ریشه بسیاری از این تعارضات میان خواسته ها و انتظارات والدین و دانش آموزان، در عدم شناخت صحیح اگوی تیپیک شخصیت دانش آموز نهفته است.مادر یا پدراگر بدانند با یک دانش آموز با نمره بالای تیپ هنری رو به رو هستند به جای توقع اتاق آراسته و مرتب از او، نظم را در آثار هنری او جستجو می کردند. و معلمی که دانش آموزی واقع گرا شاگرد اوست به جای توقع یک تحقیق اصولی و استاندارد از او یک کار عملی بی نقص طلب می کرد.همه ما برای آنکه والدین،معلم و یا مشاور موفقی باشیم به شناخت دقیق و صحیح الگوی شخصیتی و رغبتی مخاطبان خود نیازمندیم.